تازگیها کتاب « 5نقطه قوت برتر خود را بشناسيد (استعدادياب كليفتون)» را خریدم. هم یه کتاب روانشناسی محسوب میشه و هم یه کتاب رفتار سازمانی هم به درد مدیرانی میخوره که میخوان از بیشترین توانایی پرسنلشون استفاده کنن و هم به درد کسایی میخوره که هنوز به استعدادای خودشون پی نبردن و نمیدونن توی چه کارایی توانمندی دارن.
کتاب خیلی خوب و کاربردی و مفیدی هست.
خوندن رمان «عادت میکنیم» اثر زویا پیرزاد رو تموم کردم. از خوندنش لذت بردم. همه شخصیتهای داستان قابل باور بودند. آهنگ داستان و تنوع وقوع حوادث، کشش کافی برای خوندن، ایجاد میگرد. نگارش متن جالب بود به خصوص جاهایی که بعضی شخصیتها کلمهای رو نادرست ادا میکردن و توی متن به صورت برجسته اون کلمه رو متمایز میکرد یا نقل قولهایی که از وبلاگ داشت.
شاید پیام فلسفی داستان در همان عنوان داستان خلاصه شده باشه: «عادت میکنیم»، شاید این ما هستیم که با رفتارها و برخوردهای خودمون، دیگران رو نسبت به خودمون متوقع میکنیم و اگه بتونیم رفتارمون رو تغییر بدیم (اصلاح کنیم) دیگران هم به تدریج مای تغییر یافته رو به رسمیت میشناسن و بهش عادت میکنن.
جا داره از نشر مرکز هم به خاطر چاپ خوب و زیبای کتاب، سپاسگزاری کنم.
فکر میکنم اکثر دوستان خونده باشنش؛ اما اگه نخوندین، خوندنش رو به شما هم توصیه میکنم.
این روزها مشغول خواندن این کتابم:
نویسنده: ادوارد دوبونو
مترجم: ملک دخت قاسمی نیک منش
یادداشت پشت جلد کتاب:
ادوارد دوبونو، در این كتاب جالب كه تاكنون بیش از 90000 جلد آن به فروش رفته، نشان می دهد كه چگونه می توانیم مهارت های تفكر خود را از طریق توجه، تمرین، و استفاده از ابزارهای ساده نظیر «تفكر جانبی»، «بررسی همه ی عوامل»، «خواستهها، اهداف و مقاصد» تقویت كنیم و افزایش دهیم.
دوبونو در این كتاب نشان می دهد كه مهارت های علمی تفكر كاملاً از هوش متفاوتاند و نیز آشكار میسازد كه چگونه بسیاری از افراد باهوش در عمل متفكران خوبی نیستند؛ زیرا، این افراد در «دام هوش» خود گرفتارند.
هر بخش از این کتاب در بر دارنده ی جنبههای مهمی از تفکر است؛ مانند ادراک، تصمیمگیری، پرداختن به عواطف و ارزشها، گفت و گو، تمرکز و آینده.
آقای استیفن رابینز در کتاب تئوری سازمان، صفحه 28، ده تعریف مختلف از سازمان ها ارائه کرده است. نهمین تعریف از این تعاریف ده گانه به شرح زیر است:
زندان های روح (Psychic Prisons): سازمان ها از طریق تدوین شرح شغل، ایجاد دوایر و بخش ها و تعیین معیارهای رفتاری قابل قبول و غیرقابل قبول، اعضای خود را محدود و مقید می سازند. وقتی این محدودیت ها پذیرفته شوند، نوعی موانع مصنوعی می شوند که گزینه های انتخابی کارکنان را محدود می کنند.
اگه خاطر شریفتون باشه، قرار بود خلاصهای از فصلهای کتاب «انواع مردان» رو خدمتتون تقدیم؛ امروز قسمت اول : زئوس. در این خلاصه سازی بیشتر سعی کردم به بیان ویژگیهای شخصیتی بپردازم هر چند که در قسمتهای پایانی فصل در مورد ویژگیهای دوران میانسالی و کهنسالی چنین کهنالگویی هم صحبت کرده و همین طور چند صفحهای هم در مورد مشکلات روانشناسیشون نوشته که من در اینجا بهش اشارهای نکردم.
لطفن گزارش این بازدید رو در دنباله نوشته، مطالعه فرمایید.
نمایشگاه کتاب تهران به زودی (از 12 تا 22 اردیبهشت) برگزار میشه، اگه کتابی سراغ دارید که ممکنه خوندنش لذت بخش یا مفید باشه، لطفن بهم معرفی کنید؛ متشکرم.
حوزههای مورد علاقه: رمان، شعر، فلسفه، مدیریت، اخلاق، ...
«تلخ عین عسل»، نام مجموعه داستانهای کوتاه طنز جهان است به گردآوری و ترجمه اسدالله امرایی. در دنباله نوشته، یکی از داستانهای این مجموعه به نام «اتهام» را انتخاب و تایپ کردهام که نوشته یک نویسنده یمنی است به نام «عبدالله سالم».
نویسنده این وبلاگ من بیربطم، مرد، متأهل، 46 ساله.