ظرفیت

 

قبلن می‌دونستم که هر آدمی برای هر چیزی یه ظرفیتی داره. مثلن این که پولدار بودن با ظرفیت پولداری رو داشتن، فرق می‌کنه. یا معلومات داشتن با ظرفیت علم و دانش رو داشتن فرق می‌کنه و چه خوبه که هر آدمی اول ظرفیت امکاناتی رو به دست بیاره و بعد اون امکانات رو.

دیروز به این نتیجه رسیدم که رابطه‌ها هم می‌تونن از ظرفیت یه امکاناتی برخوردار باشن یا فاقد چنین ظرفیتی باشن. مثلن رابطه دوستی دو نفر ممکنه ظرفیت خریدن یه هدیه گرون قیمت رو داشته باشه یا این که تا به این حد رشد نکرده باشه. یا رابطه ازدواج دو نفر ممکنه ظرفیت مهاجرت به یه کشور دیگه رو داشته باشه یا فاقد چنین ظرفیتی باشه؛ این که زن یا شوهر به تنهایی ظرفیت لازم برای زندگی توی یه کشور دیگه رو داشته باشن کافی نیست و باید رابطه اون‌ها هم ظرفیت تحمل این تنش رو داشته باشه.

هر رابطه‌ای ممکنه بر اثر دست‌یابی به امکانی که ظرفیتش رو نداره، دچار آسیب بشه و به هم بخوره.

 

زن و شوهر

به باور من شاید روابط میان زن و شوهر، پیچیده‌ترین نوع رابطه‌ای باشد که می‌تواند میان دو انسان شکل بگیرد؛ یادداشتی که در دنباله نوشته آمده است، شناختی است که من بنا به تجربه شخصی در این موضوع کسب کرده‌ام. در این یادداشت سعی کرده‌ام با تفکیک حوزه‌های ارتباطی میان زن و شوهر، مقدمه‌ای برای شناخت این رابطه و نیز راهکاری برای تعمیق و بهبود آن ارائه دهم.

ادامه نوشته

روابط انسانی


ادامه نوشته