ادعا


اين لطيفه از طريق ايميل به دستم رسيده.

* * *

آقاي مدعى كه توى يه مسابقه بيست سئوالى شركت كرده بود؛ بعد از دوازده تا پرسش متوجه شد كه مورد سئوال يه حيوونه:

آقاي مدعى: من مى‌تونم اين حيوون رو بگيرم؟

مجري مسابقه: بله

آقاي مدعى: يوزپلنگه؟

مجري مسابقه: خير

آقاي مدعى: شيره؟

مجري مسابقه: خير

آقاي مدعى: عقابه؟

مجري مسابقه: خير

آقاي مدعى: من مى‌تونم اين حيوون رو با يه دست بلند كنم؟

مجري مسابقه: بله

آقاي مدعى: كرگدنه؟

مجري مسابقه: خير

آقاي مدعى: فيله؟

مجري مسابقه: خير

آقاي مدعى:  نهنگه؟

مجري مسابقه: خير؛ مورد سئوال شما قورباغه بود.

آقاي مدعى: اين رو كه مى‌دونستم؛ ولي عارم اومد بگم.

* * *

گاهي آدما دنبال پاسخ (راه حل مشكلات‌شون) نيستن؛ بلكه بيشتر مى‌خوان خودشون رو به ديگران ثابت كنن.

قورباغه‌های بی‌چاره و استخرهای بی‌آب

مشاور محترم: «نباید برای کاهش پرسنل عجله کنید؛ بالاخره یه شرکت فنیه، کلی آدم حسابی توشه، باید سعی کنید پروژه جدیدی بگیرید، یا به فکر کسب و کار جدید باشید، ...»

جناب رئیس: «استخری که آب نداره، این همه قورباغه، لازم نداره.»

-----------------------------------------------------------------

این روزها، گفت‌گویی مشابه این گفت‌گو، در بسیاری از شرکت‌ها شنیده می‌شه؛ ... من یک قورباغه‌ام، شما چه طور؟

مورچه مجازی بهتر است یا انگشت واقعی؟


ادامه نوشته