خط بعدی

یادت باشه، هر وقت به آخر خط رسیدی، بری خط بعدی.

 

از کتاب «عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم»، اثر مسعود لعلی

به مقدار بسیار زیادی امید نیازمندیم

شاید یکی از دغدغه‌های امروز آدم حسابی‌ها این است که برای جامعه‌ای که دچار بحران اقتصادی، تحریم بین‌المللی، نرخ تورم بالا، نرخ بیکاری بالا بوده و به تبع آن دچار مشکلات جدی اجتماعی شده، بهترین کاری که می‌توان انجام داد، چیست.
به نظرم بیشترین نیاز چنین جامعه‌ای، «امید» است. اگر می‌خواهید به جمع کثیری، هدیه یکتایی بدهید که به درد همه‌شان بخورد، به همه‌شان «امید» بدهید. این جامعه باید زنده بماند و به نظرم، خیلی‌ها، حتا پیش و بیش از نان و آب و مسکن، به امید احتیاج دارند. اگر بشود به این مردم «امید» داد، شاید خودشان بتوانند یا بلد باشند که - هر چند به سختی- نان و آب و مسکن‌شان را فراهم کنند. این که کشتی خیلی‌ها به گل نشسته و از تأمین نیازهای اولیه‌شان ناتوانند، بیشتر به دلیل ناامیدی است تا شاخص‌های اقتصادی.

اگر جزء آدم حسابی‌ها هستید، که مطمئناً هستید، لطفاً به دیگران امید بدهید و از آنها بخواهید که چیزی بر آن بیافزایند و به دیگران بدهند.
 

دعوت نامه

قرار است فردا ساعت 9 صبح تا 2 بعد از ظهر در حوالی خیابان شهید بهشتی تهران، یک کارگاه آموزشی برگزار کنم با عنوان «هدف گذاری و برنامه ریزی»، دوستانی که علاقه مند به حضور هستند، تا ساعت 6 بعد از ظهر امروز، شماره موبایل و نام و نام و نام خانوادگی شون رو برام پیام خصوصی بدن تا با 35 درصد تخفیف از کارگاه استفاده کنند. پاسخگوی پرسش های احتمالی هم هستم.

انسان معمولی یا انسان معروف

امروز این جمله رو توی اینستاگرام دیدم، جالب بود:

برای این که پس از مرگت به یادت باشن، یا چیزی بنویس که قابل خوندن باشه یا کاری کن که قابل نوشتن باشه.

 

این طور جمله ها جالبن و ممکنه برای دقایقی ما رو به فکر بیاندازن؛ اما نهایتاً، برای خیلیا ناامیدکننده هستن. گاهی یه آدم معمولی بودن هم بسیار ارزشمنده؛ قرار نیست همه ما «معروف» و توسط دیگران شناخته شده باشیم یا بعد از مرگ از ما یاد کنن. همین که خودمون از خودمون راضی باشیم، خیلی ارزشمنده.

 

نظر شما چیه؟