جذب نیرو
شرکت برای جذب یه کارشناس مهندسی توی روزنامه همشهری آگهی داده بود. حدود 400 رزومه برای شرکت ایمیل کردن. همه رزومهها رو توی یه روز خوندم و دستهبندی کردم. دیروز با 8 نفر توی سه گروه 2 یا 3 نفره، مصاحبه کردم.
تجربه مصاحبه گروهی تجربه جالبی بود؛ به نظرم توی مصاحبه گروهی بهتر میشه به توانایی و شخصیت افراد پیبرد.
یکی از پرسشهای مصاحبه این بود که دوست دارید 5 سال دیگه توی چه جایگاهی باشید یا خودتون رو مستحق چه جایگاهی میدونید؟ دو تا از مصاحبه شوندهها پاسخ دادن:«دوست داریم جای شما باشیم.»
یکی از مصاحبه شوندهها به جای این که پاسخ پرسش خودش رو بده، سعی داشت ثابت کنه پاسخ بقیه نادرسته.
از دو تا از مصاحبه شوندهها خواستم روی یه برگ کاغذ به یه پرسشی پاسخ بدن. پاسخ یکیشون درست بود و پاسخ یکیشون نادرست. برگه هر کدوم رو به نفر مقابل دادم و نظرشون رو در مورد پاسخ روی برگه جویا شدم. جالب بود اونی که پاسخ نادرست داده بود، متوجه اشتباهش شد؛ اما حاضر نشد به این موضوع اعتراف کنه و روی پاسخ اشتباه خودش اصرار داشت.
یکی از متقاضیا خیلی از محل کار قبلیاش تعریف میکرد. وقتی علتش رو پرسیدم، گفت:«آخه اکثر بچههای شرکت شیرازی هستن و خیلی محیط شرکت دوستانه است.»
از یکی از مصاحبه شوندهها علت ترک محل کار قبلیاش رو پرسیدم؛ گفت: «شرکت به فلان گروه سیاسی وابسته بوده و حالا که اوضاع به نفعشون نیست، دارن شرکت رو جمع میکنن.»
***
دوست عزیزی که به نام سهند برام پیام خصوصی گذاشته، هیچ آدرس وبلاگ یا ایمیلی از خودش نذاشته تا بهش پاسخ بدم، منتظر آدرسش هستم.
نویسنده این وبلاگ من بیربطم، مرد، متأهل، 46 ساله.