هل بده 2
در راستای پست قبل (هل بده) یه مواردی به ذهنم رسید؛ گفتم خدمتتون عرض کنم (امروز از اون روزایی که واژهها بیرحمانه به ذهنم هجوم آوردن):
![]()
اول این که، من توی این چهل سال زندگیم، آی دیوار هل دادم، آی دیوار هل دادم، جای همهتون خالی. فقط وقت کردم که یادگاریای کوچیکی روی بعضیاشون بنویسم، فقط همین.
![]()
دوم این که، هیچ دقت کردین هرچی جدیتر دیوار هل بدید، بیشتر خسته میشید، ولی هیچ تأثیری روی میزان پیشرویتون نداره. پیشنهاد میکنم، شوخی شوخی هل بدید؟
![]()
سوم این که، هل دادن دیوارای سنگی از هل دادن دیوارای سیمانی آسونتره، دست کم دست آدم زخم و زیلی نمیشه؛ در مورد دیوارای آجری نظری ندارم.
![]()
چهارم این که، میدونید بدتر از دیوار هل دادن چیه؛ این که یه دوست، همسایه، یا فامیل مسخره داشته باشی که هی هر شب مست کنه و دیوار هل بده و بعد نصف شبی از توی رختخواب بکشدهات بیرون و ازت بخواد که کمکش کنی و بعد تو توی رودربایستی مجبور بشی بری دیوار اون رو هل بدی. آدم دیوار خودش رو هل بده، بازم صد شرف داره که بره دیوار یکی دیگه رو هل بده.
![]()
پنجم، به نظر میرسه دوستان در این امر شریف دیوار هل دادن خیلی تبحر و تجربه دارن، نظرتون چیه صنفی، انجمنی، چیزی تشکیل بدیم؟
![]()
راستی کسی کت من رو ندیده؟ همین جاها گذاشته بودمش؛ ...
نویسنده این وبلاگ من بیربطم، مرد، متأهل، 46 ساله.