داراییها
چند روز پیش سوار تاکسی شده بودم، راننده از هر دری صحبت کرد، از این که رانندگی شغل اصلیش نیست و یه شرکت فروش لوله و شیرآلات داره، ...، تا این که رسید به این که : «دو تا پسر عمو دارم، تقریبن همسنم هستن، یکیشون پزشکه و یکیشون مهندس؛ اما از نظر مالی من ازشون جلوترم.»
بهش گفتم: «توی حسابداری یه بحثی هست در مورد محاسبه داراییها؛ وقتی قراره یه شرکتی توی بورس عرضه بشه یا سهامش مبادله بشه، اول ارزش داراییهای شرکت رو محاسبه میکنن. هر شرکتی دو جور دارایی داره: داراییهای مشهود و داراییهای نامشهود. داراییهای مشهود، همون زمین، ساختمون و ماشینآلات و تجهیزاته. اما داراییهای نامشهود، موضوعاتی هست مثل اعتبار برند شرکت یا دانش فنی، یا حسن شهرت و کلن چیزایی که ذاتن از جنس پول نیستن. زندگی ما آدما هم همین طوره ما هم یه سری داراییها مشهود داریم، مثل خونه و ماشین و حساب بانکی و یه سری هم داراییهای نامشهود داریم، مثل آرامش و سلامتی و تجربه؛ وقتی میخوایم خودمون رو با کسی مقایسه کنیم باید هر دو نوع داراییمون رو در نظر بگیریم.»
نویسنده این وبلاگ من بیربطم، مرد، متأهل، 46 ساله.