زهره و منوچهر از جمله مثنوی‌هایی است که بسیار دوستش دارم. داستانی جذاب و روان، با آهنگی دل‌نشین و بالغ بر 300 بیت. اولین باری که دیوان ایرج میرزا به دستم رسید، این مثنوی را از ابتدا تا انتها خواندم و بسیار لذت بردم.

ویکی پدیا: «زهره و منوچهر نام منظومه‌ای داستانی از ایرج میرزا است که محصول آخرین سال عمر وی بود و نتوانست آن را به پایان برساند. به دلیل ناتمام بودن داستان، نمی‌توان دریافت که ایرج، چگونه می‌خواسته داستان را به پایان ببرد. اما با توجه به اینکه شاعر، اصل داستان به زبان انگلیسی را در دست داشته و در نسخه اصلی، داستان با مرگ آدونیس و ناکامی ونوس به پایان می‌رسد، می‌توان نتیجه گرفت که داستان ایرج نیز با سرانجامی غم‌انگیز روبرو می‌شده‌است. آنچه امروزه در دیوان ایرج طبع می‌شود، احتمالا محصول تکمیلی [پروفسور] محمود حسابی و یا سید عبدالحسین حسابی است.»

«موضوع این مثنوی از ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر اقتباس شده و در واقع ترجمه آزادی از این اثر است. اما ایرج، چنان استادانه به نقل این داستان به زبان فارسی پرداخته و با فضای ایرانی درآمیخته که خواننده اثر احساس نمی‌کند که موضوع داستان و شخصیت‌ها از یک اثر خارجی اقتباس شده‌اند.»

در دنباله نوشته، خلاصه داستان این مثنوی را مطالعه فرمایید. شاید کمی طولانی باشد؛ اما اگر تا کنون این داستان را نخوانده‌اید از دستش ندهید.