روز پنجشنبه سوار تاکسی بودم و شنونده گفتگویی که شاید خوندنش برای شما هم خالی از لطف نباشه.

***


: خدایا! خودت به راه راست هدایتش کن.


: این چه وضع دعا کردنه؟ درست دعا کن. چرا برای خدا تعیین تکلیف می‌کنی؟


: خُب پس چی باید بگم؟


: بگو؛ خدایا خودت به هر راهی که صلاح می‌دونی هدایتش کن.


:  ...


: اصلن خدا جون! هر جور راحتی؛ می‌خوای هم هدایتش نکن.


:  !


***


نمی‌دونم چرا وقتی آدم تصمیم می‌گیره وبلاگش رو روزانه به روز کنه، از در و دیوار سوژه می‌باره.